همیشه آخرین سطر برایش مینوشتم” روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد ”می نوشتم” روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشمکه هنوز دوستم داشته باشی ”می نوشتمدر نبودنت به تمام ذرات زندگی کافر شده امجز ایمان, ...ادامه مطلب
مــرا بغــل بگیر و باز ، بنام خــود خطـاب کـنتمـام هستی مــرا ، به عشــق خود مجــاب کن ببوســم و به بوسه ای ، تپش به قلب من فکـنمرا که سرخوشم ز تو،به بوسه ای خــراب کـن به خلــوتی نشسته ام ، کنار عکس , ...ادامه مطلب
نیستم از قفسِ عشقِ تو آزاد، بیاخانه دلتنگِ تو شد، خانهات آباد بیاهرچه کردم نروی، رفتی و هر شب پرِ دردمی زنم با غزلم ناله و فریاد بیا تیشه بر ریشهی دل زد غمِ تنهاییِ توخوابِ شیرینِ شبِ غربتِ فرهاد! بیا ترسم این نیست که رسوا شوم از عشق، ولیتا نشد عاشقِ تو هرزه قلمداد، بیا می شمارم نفسم را که پر از سل شده استشاعرِ خسته ی تو از نفس افتاد، بیا چشم در راهِ پریشانیِ موهای توأمسرِ قبرِ منِ دلخون شده، با باد بیا... ,بیا ...ادامه مطلب